آوا جانآوا جان، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره

ني ني زيباي ما

دندان درآوردن

دو تا از دندانهای آوا خانم در روز پنج شنبه مورخ 93/1/14 « ده ماه و شش روزگی» نیش زد . الهی قربونش بروم خیلی درد کشیده بود . آوا جان از عطش زیاد آب داخل استکان که روی میز بود را برداشت جلوی دهانش برد که ریخت و لباسهایش را خیس نمود .
16 فروردين 1393

سیزده بدر

اولین سیزده بدر آوا خانم باران شدیدی می بارید و ما مجبور شدیم کل روز را داخل کانکس نگهبانی کارخانه بگذرانیم .  عصر که به منزل آمدیم آوا کوچولوی مامان بدون کمک چند ثانیه بر روی پاهای کوچکش می ایستاد و دو قدم بر می دارد واین باعث شادی هر چه بیشتر ماشد .  
14 فروردين 1393

9ماهگی

آوا کوچولوی مامان دو زانو می نشیند و هنگام ایستادن بر روی پنجه می ایستد . آوا خانم نیمه دوم نه ماهگی به کمک دیوار و میز راه می رود .
14 فروردين 1393

آمپول

روز ١٠فروردین تولد مامان رها من اداره بودم که مادر تماس گرفت و گفت آوا خانم چند بار بالا آورده است من که خیلی ترسیده بودم فکر کردی زمین خوردی به مادر گفتم می بریمش دکتر، شما هم داخل تاکسی و مطب شیر آوردی بالا و ما خیلی ترسیده بودیم . دکتر برای شما آمپول شربت و قطره نسخه کرد وشما از عمه و عمو که سرما خورده بودند گرفته بودی داروهایت را گرفتیم و به تزریقات کلینیک رفتیم و شما برای اولین بار ٣/١ آمپول را زدی و عصر خاله الهام برای شما ٣ تخم مرغ شکست و حال شما بهتر شد. شب هم برای مامان رها تولد گرفتیم.  
14 فروردين 1393

ده ماهگی

امروز ٨ اسفند ٩٣ مصادف با ده ماهگی آوا کوچولوی مامان رها می باشد به مناسبت این روز عزیز با بابایی و نه نه عالم به تخت جمشید رفتیم برای نهار به رستوران لانه طاووس رفتم که یک آقای خارجی خیلی نازت کرد و شما با بابایی سوار شتر شدی و عکس گرفتی
14 فروردين 1393

عید

امسال اولین عید آوا خانم است و ما خیلی خوشحالیم که لطف خدا شامل حال ما شد و خدا چنین فرشته زیبایی را امسال به ما عطا نمود.  
14 فروردين 1393
1